قصه تنهایی ...

می دانید اولین جمله ای که ما دراول دبستان یاد می گیریم چیه؟

 

بابا آب داد بابا نان داد
می دانید اولین جمله ای که انگلیسها در اول دبستان یاد می گیرند چیه؟

 

من می توانم بخوانم و بنویسم
 
می دانید اولین جمله ای که ژاپنیها در اول دبستان یاد می گیرند چیه؟
 
 
 
من می توانم بدوم
و این است که ما همیشه چشممون دنبال دست پدر است کار از ریشه خراب است
فقـر یعنی اینکه ... !! ( جالب و خواندنی )
فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛
 
فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛
 
فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛
 
فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما تاریخ کشور خودت رو ندونی؛
 
فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛
 
فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛
 
فقر اینه که ماشین ۴۰ میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی؛

 ولی ، تو خونه بچه ات جرات نکنه از ترست بهت بگه که بر حسب اتفاق قاب عکس مورد علاقه ات رو شکسته؛

 
فقر اینه که ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری؛
 
فقر اینه که در اوقات فراغتت به جای سوزاندن چربی های بدنت بنزین بسوزانی؛
 
فقر اینه که با کامپیوتر کاری جز ایمیل چک کردن و چت کردن و موزیک گوش دادن نداشته باشی؛
 
فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت باشه؛
 
فقر اینه که همه چی رو تقصیرِ همه بندازی و ندونی خودت هم جزو همه هستی؛
 
فقر اینه که به جای کمک به یه آدمی که نیازمند کمکه، موبایلت رو دربیاری و ازش فیلم و عکس بگیری؛
 
فقر اینه که تمامیِ ابزار مدرنِ آشپزی توی آشپزخونه ات باشه ولی فقط نیمرو درست کردن بلد باشی؛
 
فقر اینه که تصور کنی مدرن بودن و باکلاس بودن یعنی اینکه صد قلم آرایش کنی یا رکیک حرف بزنی؛
 
فقر اینه که به زنت بگی که خودش رو بپوشونه ولی خودت منتظر باشی تا یه زنِ بی حجاب ببینی؛
 
و ...
 

 

 

نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت 13:9 توسط الهام|

اگر نمي تواني بلوطي بر فراز تپه اي باشي،بوته اي در دامنه اي باش،
ولي بهترين بوته‌اي باش كه در كناره راه مي‌رويد.
اگر نمي‌تواني بوته‌اي باشي،علف كوچكي باش و چشم‌انداز كنار شاه راهي
 را شادمانه‌تر كن.......
اگر نمي‌تواني نهنگ باشي، فقط يك ماهي كوچكباش،
ولي بازيگوش‌ترين ماهي درياچه!
همه ما را كه ناخدا نمي‌كنند، ملوان هم مي‌توانبود.
در اين دنيا براي همه ما كاري هست كارهاي بزرگ،
كارهاي كمي كوچكتر و آنچه كهوظيفه ماست،
چندان دور از دسترس نيست.
اگرنمي‌تواني شاه راه باشي،كوره راه باش،
اگر نمي‌تواني خورشيد باشي، ستاره باش،
با بردن و باختن اندازه ات نمي گيرند.
هرآنچه كه هستي، بهترينش باش..........

نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:45 توسط الهام|

 

بعضی وقتا آدما الماسی تو دست دارند،
بعد چشمشون به یه گردو می افته
دولا میشن تا گردو رو بردارن
الماسه می افته تو شیب زمین
قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره
میدونی چی می مونه؟
یه آدم...،یه دهــــــن بـــاز....،یه گـــــــردوی پـــــوک ....
و یه دنیـــــا حســـــــرت..!

 

نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:40 توسط الهام|


آخرين مطالب
» فقر یعنی...
» بهترین باش
» گردو یا الماس؟
» عتیقه فروش
» چه تلخ است روابطمان این روزها...
» زندگی کن
» گند زدیم...
» فرق عشق و ازدواج
» امید عشق زیبایی
» گرگ
» خدا
» خلقت زن
» زرنگتر از اصفهانی ها
» کم کم یاد خواهی گرفت
» تف به این شانس...
» لباس فارغ التحصیلی
» آدم ها دو دسته اند...
» خوشبختی کجاست...؟؟؟!!!!
» حس مرد

Design By : Pichak